اینجا خود جهنمه!
من کسیم که خیلی به موندن اصرار ندارم...
هرجا لازم باشه برم جمع می کنم میرم...
به مقدار بسیار زیادی بهش دلبستگی داشتم و حالا هم واقعا چشمم چیز دیگه ای رو نمیگیره ولی....بگذریم
قرار بود تا امسال من به این شرایط امنه به این همراهیه و استقلاله برسم...
برخلاف کارم میخوام خیلی روش اصرار نکنم...
بذارمش کنار....الکی دل نبندم...
جدایی از اون دست و پا می زنم واسه یه کار دولتی...میخوام امسال همه جونم رو واسش بذارم و اگر نشد دیگه ولش کنم...بیشتر از این اصرار نکنم...
برم سراغ فضای مجازی و یاد گرفتن و سرمایه گذاری کردن بیشتر روی مهارت های فضای مجازیم و همینطور کنکور ارشد..
میخوام اگر شد تا مرز مردن کار و تحقیق کنم که برم...
اینجا هیچی واسه ادامه دادن ندارم....
حتی اعتقاداتم هم کاملا سست شدن...
حساب روز های کافر بودنم از دستم در رفته!
از صفر هم که بخوای بسازی باز یه جایی جلو تر از کل این بال بال زدنایی...
اینم که باشه باز من میرم دنبالش...
چیز دیگه ای واسه جنگیدن ندارم...
از طرفی..یه حسی بهم میگه خیلی زمان واسه تلاش کردن هم ندارم!
به چه امیدی اون روز هارو گذروندم.....:)
اینجا خود جهنمه!