اینقدر آب خوردم که حس میکنم جای خون، آب توی رگامه!
تا حالا اینهمه آب یکجا نخورده بودم:/
با ظرفیت و توانمندی های دیگه ای از خودم آشنا شدم:/
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم شهریور ۱۴۰۲ ساعت ۷:۵۰ ب.ظ توسط آسمان
|
بعد از روز های خوش تابستان،(۹۲) این نیز بگذرد،(۹۴) سکوت،(۹۴) و چرت نویس،(۹۵) قراری با دل را بنیان نهادم.(۹۵) نا به هنگام( 96) توقف بی تکرار(۹۶) (:حرکت به سمت هدف:)(۹۸) استاد تغییر باش سفیر بهشت(۹۹) میشه فرشته ات باشم خدا....؟! بگذرد قدم سوم ۱۴۰۰